قلب مامان بابا

زندگی دوباره با اومدن غزاله

1394/9/19 22:58
نویسنده : z.b
81 بازدید
اشتراک گذاری

تصور اینکه یه موجود جاندار تو وجودمه خیلی خاص بود.کم کم روزای سختش رسید.نه ماه طاقت فرسا اما با صبوری من و همراهی بیش از اندازه ی محمد عزیزم و کمک مامانم تمومش کردم.همه ی علامتای بارداری رو داشتم.....

بالآخره بیستو سوم تیر ماه غزاله ی ناز ما به دنیا اومد.

مامان و بابا هر روز بیشتر از روز قبل عاشقت میشن.شما هر روز نازتر از قبل میشی و حرکاتت بیشتر از قبل میشه.دوست داریم همیشه سالم باشی و سرحال غزال چش سیاه که کپی برابر اصل مامانتی

 

دوست داریییییییییییییییم

پسندها (1)

نظرات (1)

خاله منير
19 آذر 94 23:55
ای خاله قربون این دختره بره خانمی کار خوبی کردی وبلاگ براش می نویسی. بازگشت به این روزها خیلی دلچسبه هگمیشه کنار هم شاد باشید